رفتارهای غربی چگونه استحاله فرهنگي را به خانههاي ما ميآورد
اگرچه شواهدی وجود دارد که نشان میدهد قرنها از اهلی شدن سگها توسط انسان و ورود این حیوان به زندگی او میگذرد، اما هیچگاه حیوانات و به ویژه سگ به شکل کنونی وارد زندگی ایرانیان نشده بود
نویسنده :
نفیسه ابراهیم زاده انتظام
کد خبر : 1874
پایگاه رهنما :
اگرچه شواهدی وجود دارد که نشان میدهد قرنها از اهلی شدن سگها توسط انسان و ورود این حیوان به زندگی او میگذرد، اما هیچگاه حیوانات و به ویژه سگ به شکل کنونی وارد زندگی ایرانیان نشده بود؛ بنابراین این تغییر نگاه و رویکرد ایرانیان به همزیستی یا همباشی با حیوانات و به خصوص سگ که در دو دهه اخیر فراگیری بیشتری یافته بیشتر مورد توجه جامعه شناسان و رفتارشناسان قرار گرفته است. آمارهای جهانی حاکی از آن است که در سال ۲۰۱۲ ایران با نرخ باروری کمتر از دو نفر در رتبه ۱۴۵ جهان قرارگرفته و همزمان نگهداری از حیوانات و جایگزین کردن آن با فرزندآوری در کشور افزایش قابل ملاحظهای داشته است. در این میان و جدای از خلأهای عاطفی، نمیتوان از تاثیر چشمگیر انواع رسانهها، به ویژه شبکههای فارسی زبان غربی گذشت چرا که از اواسط دهه هشتاد شاهد در دستور کار قرار گرفتن ترویج سبک زندگی غربی و جزو لاینفک آن یعنی زندگی با حیوانات خانگی بودیم.
تب تند نگهداری از حیوانات چگونه شکل گرفت؟
به طور کلی تب نگهداری از حیوانات در خانه با رواج جریان حمایت از حیوانات و احقاق حقوق آنها در میان انسانها بالا گرفت. بعد با کمک فضای مجازی و عدهای از سلبریتیها، با فراگیر کردن شعارهایی مانند اینکه سگ نجس نیست و سگ فحش نیست سعی کردند تابوی نگهداری از حیوانات نیز شکسته شود و وارد حریم اعتقادی افراد جامعه شدند و به این ترتیب معاشرت با حیوانات در خانه و معابر و خودروها را عادی جلوه دادند. در عین حال کانون خانواده را هدف قرار دادند و افزایش سن ازدواج و کاهش فرزندآوری را دیکته کردند. از طرف دیگر نگهداری از حیوانات به عنوان یکی از اجزای کامل کننده اجتماع سرمایهداری به زندگی جامعه ما سنجاق شد و مایه فخر و نشانی از موفقیت و پولداری تبدیل شد؛ بنابراین بسیاری از افرادی که متمول نیستند هم برای تظاهر به تمکن و همراهی با مدرنیسم تحمیلی، حتی با گرفتن قرض از دیگران، اقدام به خرید و نگهداری از سگ و سگ گردانی در معابر و انظار عمومی میکنند. هرچند این تقلید تحت تاثیر هزینههای بالای نگهداری از سگ و گربه قرار میگیرد و برای افراد کم درآمد چندان دوام پیدا نمیکند. به هر رو مجموع این موارد باعث شده در سالهای اخیر بیشتر و بیشتر در شهرها شاهد صحنه گردش حیوانات با صاحب خود باشیم. البته کار ورود حیوانات به زندگی انسانها به همینجا ختم نمیشود و در برخی مناطق مرفه نشین شهرها نگهداری از توله حیوانات وحشی مانند ببر و شیر و یا تمساح نیز کشیده است. این در حالی است که صاحبان حیوانات در این مسیر حریمی برای قانون نیز قائل نمیشوند و فضای سبز و خودروها و معابر عمومی بر خلاف قانون محل به رخ کشیدن غرب زدگی بیشتر افراد جامعه شده است.
سگ گردانی شناسنامه خلاهای عاطفی
به عقیده گروهی از جامعهشناسان تغییر در سبک زندگی و فرهنگ جامعه ما، عمدتا از تهاجم فرهنگی، غربزدگی و مدرنگرایی نشات میگیرد که اصلیترین تبعات آن؛ اشاعه تفکر تجرد گرایانه، مصرفگرایی و نیز دوری از اعتقادات دینی و فرهنگ اسلامی است. دوری از ازدواج، تغییرات عمده در سبک پوشش ظاهری، افزایش عملهای زیبایی غیر ضروری و زندگی با حیوانان بهجای فرزند آوری، تنها بخشی از آسیبهای سبک زندگی غربی است. همچنین کمرنگ شدن ارتباطات میانفردی و کاهش سطح روابط عاطفی افراد، بهویژه در چارچوب خانواده موجب روی آوردن بسیاری به زندگی با حیوانات شده است. حتی در بسیاری از موارد، مشاهده شده که افراد برای رهایی از تنهایی و رفع نسبی خلأهای عاطفی؛ سطح ارتباط با انسانها را کاهش و به ارتباط و انس با حیوانات رو میآورند. به بیان دیگر، زندگی با حیوانات، پدیدهای نسبتا جدید است که در میان جوانان باب شده و یکی از عوامل مهم گرایش جوانان به نگهداری از حیوانات خانگی مشکلات روحی و عاطفی در آنها است. افسردگی اختلالی است که از کمبود محبت و روابط عاطفی در انسانها به وجود آمده و باعث میشود، فرد برای التیامبخشی به برخی از کمبودهای شخصی و رفع خلأهای عاطفی خود بر خلاف فرهنگ ایرانی و اسلامی جامعه تمایل به نگهداری از حیوانات خانگی پیدا کند. کلکسیون آسیبهای روانی حاصل زندگی با حیوانات علاوه بر این از دست دادن و مرگ حیوان خانگی گاهی با عوارض روحی شدید برای فرد صاحب آن همراه میشود که شبیه داغدیدگی عزاداریهایی است که در هنگام فوت یکی از اقوام اتفاق میافتد. محمد ابهری متخصص علوم رفتاری دانشگاه شهید بهشتی با تائید این مطلب بیان میکند: «صاحب این حیوان ممکن است به هیچ عنوان تحمل و ظرفیت پذیرش بیماری یا مرگ حیوانش را نداشته باشد و به دنبال بروز چنین مشکلاتی، با عوارض و پیامدهای ناخوشایند روحی و روانی که گاهی غیرقابل جبران هستند و زندگی فرد را تحت تاثیر قرار میدهند روبهرو شود.»
بیمارهای روانی نگهداری از حیوانات
همچنین یک مطالعه جدید نشان میدهد که نگهداری حیوانات در خانه باعث افزایش خطر مشکلات ذهنی و روانی، مانند شیزوفرنی و اختلال دو قطبی، میشوند. این آسیب دیدگیهای روانی و احساسی در صورت اصرار بر نگهداری حیوانات خانگی در طول دوره زندگی ممکن است بیشتر شود چرا که عمر این حیوانات بسیار کوتاهتر از انسان است.
استخدام خدمتکار برای سگ!
مساله ورود حیوانات به زندگی افراد جامعه به جایی رسیده که ارکان و اجزای زندگی انسانی برای حیوانات نیز در نظر گرفته شده و اعمال میشود. رواج جراحیهای زیبایی حیوانات از کوتاه کردن دندان و تزریق بوتاکس گرفته تا جراحی برای رفع چاقی و حتی تاتو، تأسیس مهد کودک و پانسیون حیوانات، استخدام پرستار و خدمتکار برای سگ و گربه، رستوران و آتلیه مخصوص عکاسی حیوانات خانگی و تعبیه قفسههای ویژه حیوانات خانگی در فروشگاههای زنجیره ای، گرفتن جشن تولد برای سگ و گربه و گسترش پت شاپها در شهرها نمودهایی از گسترش تمایل به زندگی با حیوانات هستند که به دنبال رواج سبک زندگی غربی فراگیر شدهاند.
قانون برای جلوگیری از سگی شدن زندگی!
طبق ماده ۶۸۸ مکرر قانون مجازات اسلامی؛ گرداندن حیوانات خطرناک یا حیواناتی که مضر برای سلامت عمومی بوده یا نجس لعین میباشند از قبیل: سگ در اماکن و معابر عمومی و وسائط نقلیه ممنوع است و مرتکب علاوه بر جزای نقدی از یک میلیون ریال تا پنج میلیون ریال و به ضبط حیوان مذکور محکوم میگردد.
همچنین نگهداری حیوانات مذکور در آپارتمانها ممنوع و در منازل مسکونی چنانچه موجب نارضایتی هر یک از ساکنین شود ممنوع است. نگهدارنده در مرتبه اول موظف است با اخطار دادسرا ظرف مدت ده روز رفع مزاحمت نماید و در مرتبهی دوم و یا در صورت عدم رفع مزاحمت به جزای نقدی از پانصد هزار ریال تا پنج میلیون ریال محکوم و در هر صورت حیوانات مذکور ضبط خواهند شد؛ بنابراین نیروی انتظامی در راستای ماموریت برخورد با موارد نقض قانون و مطابق با این ماده قانونی اقدام به برخورد با سگ گردانی در سطح شهرها میکند. اگرچه سازمانهایی مانند شهرداری تهران با برگزاری نمایشگاه حیوانات در شهر آفتاب و دامپزشکی به بهانه ایجاد اشتغال و درآمدزایی در جریان اجرای ماده ۶۸۸ قانون مجازات اسلامی دست اندازهایی ایجاد کردهاند. این گزارش نشان میدهد که مسائل فرهنگی امروزه به شکل فراگیری قابلیت تسری دارند. چنانچه الگوی فرزندآوری، ازدواج و زندگی با حیوانات از قشر مرفه، بعضا تحصیلکرده و سلبریتیها تمام اقشار جامعه فارغ از میزان درآمد و سطح زندگی را در بر میگیرد؛ بنابراین باید روی الگوی زندگی اقشار تاثیرگذار اجتماعی کار فرهنگی بیشتری صورت بگیرد.
از طرفی طبق آنچه گفته شد زندگی با حیوانات نیازهای ارتباطی و انسانی یک فرد را تامین نمیکند و در جامعه ما بیشتر به یک لجبازی با فرهنگ و عرف موجود شبیه شده است.
ارسال نظرات